جمعه

اخت الرضائی و دلم مست سبویت

اخت الرضائی و دلم مست سبویت
بی بی عنایت کن شوم ساکن به کویت

در قلب تو عشق برادر نقش بسته
ای جان فدای آن رضای ماه و خوبت

من در طریق عشق تو تنها ترینم
بنما نظر بر حال من ، قربان مویت

مُهر رضا در قلب تو زیبا نشسته
اخت الرضا آیا شوم دربان کویت ؟

شبها ز شوق روی تو خوابم خراب است
ای کاش می شد بینم آن روی نکویت

اخت الرضائی و به قلب کوچک من
ماوا گزیدی و شدم عاشق به رویت

25 دی 1387