یکشنبه

در لحظه های بی کسی دستم گرفتی....



خواهر بزرگوار امام رضا علیه السلام ، حضرت معصومه سلام الله علیها همواره در تنهائیها یار و یاورم بوده است . در سالروز ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر قم که امسال مصادف با شب سیزدهم فروردین بود ابیات زیر را تقدیم به پیشگاه پر کرامتشان سرودم .......عکسی که در ابتدای سروده ها می بینید پوستری است که به مناسبت میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها طراحی کردم و این پوستر مقدمه آشنایی بیشتر من با بانوی کرامت و فضیلت بود . این پوستر تحولی عمیق در زندگی من ایجاد کرد . در انتهای این پست لینک مربوط به خاطره عجیب این پوستر را قرار داده ام...



در لحظه های بی کسی دستم گرفتی
در اوج تنهائی و غم دستم گرفتی


ای خواهر خوب رضا معصومه ما­ ه
با دستهای نازَکت دستم گرفتی


شیعه نوازی و تو با روح لطیفت
غم را بشستی و تو از قلبم گرفتی


رعنا گل زیبای باغ کاظمیه
همچون طبیبی مهربان نبضم گرفتی


بهر رهائی من از سختی ایام
خنداندی و از روح من ماتم گرفتی


تو حاجتم را بی بیان اعطا نمودی
شرمنده کردی و نم از شبنم گرفتی


غیرت مداری و به مانند برادر
حاجت روایم کردی و دردم گرفتی


معصومه جان دیدی تو آخر قلب من را
از آن خود کردی و آنرا هم گرفتی


با آنکه از داغ برادر داغ داری
با اینهمه قلب مرا از غم گرفتی


تو مهربانی و اسا س هر چه غم را
خشکاندی و از جان من کم کم گرفتی


وه خوش روانه کردیم سوی حسینت
با اشکهای زائرانش دم گرفتی


داری به خاطر لطف بی حد و حسابت
آندم که نامت را به نامه برگرفتی


بانوی قم شرمنده روی تو هستم
کام مرا با عشق جانبخشت گرفتی